تخریب حرم ائمۀ بقیع علیهم السلام
نه ضریحی، نه رواقـی و نه سقاخانهای چـشمها چیـزی نمیبینند جـز ویـرانهای زائری اینجا نخواهد دید صحن و گنبدی کـفـتـری پیدا نخـواهد کرد آب و دانهای بغض ها خالی نخواهد شد مگر با اشک ها کوه خواهد بود اگر اینجا نلرزد شانهای چـشمها پیـمـانۀ اشکـند در این سرزمین هرکه زائر میشود پر میکـند پیمانهای روضه خواندن، گریه کردن، فاتحه ممنوع شد پاسخش چوب است وقتی که بجنبد چانهای روز و شب گرم طواف قبله های خاکیاند با دو چـشم کاسۀ خـون دستۀ پـروانهای کـافـران مامـور اجرای امـور دین شدند کعـبـه باز افـتاده در دست بت بیگانهای غیر ویرانی چه دارد؟ هرکجا افتاده است سـایـۀ عـالـم نـمـاها بر سر مـیخـانهای؟ عاقبت یک روز خواهد ساخت روی این قبور گـنـبدی از شعرهایش شاعـر فـرزانهای |